همین ماجرا از زبان ابو بكر عبداللَّه بن محمد بن ابى شيبه، (شيخ و استاد بخارى) نقل شده، وی در كتاب «المصف»، مى‏ نویسد:


📌 «آنگاه كه بعد از رسول‏ خدا (ص) براى ابوبكر بيعت مى‏گرفتند. على (ع) و زبير براى مشورت در اين امر، نزد فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) رفت وشد مى‏كردند. عمر بن خطاب با خبر گرديد وبه نزد فاطمه (س) آمد و گفت: اى دختر رسول خدا (ص)! به خدا در نزد ما كسى از پدرت محبوبتر نيست و پس از او محبوبترين تويى ! ! و به خدا قسم اين امر مرا مانع نمى‏شود كه اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم كه خانه را با آنها به آتش كشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (س) بيرون شد، على (ع) و... به خانه بر گشتند. پس فاطمه (س) فرمود: مى‏دانيد كه عمر نزد من آمد، و به خدا قسم ياد كرده اگر شما (بدون اينكه با ابوبكر بيعت كنيد) به خانه برگرديد خانه را با شما آتش مى‏زند؟ وبه خدا قسم كه او به سوگندش عمل خواهد كرد».



«حين بويع لأبى بكر بعد رسول اللَّه (ص) كان عليّ والزبير يدخلان على فاطمة بنت رسول اللَّه (ص) فيشاورونها ويرجعون في أمرهم، فلمّا بلغ ذلك عمر بن خطاب، خرج حتّى‏ دخل على فاطمة فقال: يا بنت رسول اللَّه (ص) واللَّه ما أحد أحب إلينا من أبيك وما أحد أحب إلينا بعد أبيك منك، وأيم اللَّه ما ذلك بمانعي أن اجتمع هؤلاء النفر عندك أن أمرتهم أن يحرق عليهم البيت. قال: فلمّا خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون انّ عمر قد جائني وقد حلف باللَّه لإن عدتم ليحرقنّ عليكم البيت، وأيم اللَّه ليمضينّ لما حلف عليه. »

///كتاب المصنف، ج 7، ص 432، حديث 37045، كتاب الفتن.///


📌 همين مضمون را سيوطى در «مسند فاطمه»، آورده است. 

///سيوطى، مسند فاطمه، ص 36.///


📌ابن عبدالبر، در «الاستيعاب»، نيز اين داستان را نقل كرده است.

///ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج 3، ص 975.///



کانال تلگرام

@lahze_be_lahze