ماجرای وصیت پیامبر (ص)...


از زبان «ابن عباس»:

📌 چون بيمارى رسول خدا (ص) شديد گرديد، فرمود: چيزى بياوريد تا بر آن براى شما نوشته‏اى بنويسم كه بعد از آن گمراه نشويد. عمر گفت: بر پيامبر (ص) بيمارى چيره گرديده، كتاب خدا در دست ما هست و ما را بس است، پس اختلاف كردند و جنجال بالا گرفت. پيامبر (ص) فرمود: از نزد من بر خيزيد...

در این حال:

📌  ابن عباس بيرون رفت و مى گفت: مصيبت، تمام مصيبت آنگاه رخ داد كه بين پيامبر (ص) ونوشتارش حائل گرديدند..


🖋 شايد آنانكه كلام ابن عباس را مى‏شنيدند حيران بودند كه ابن عباس چه مى‏گويد؟؟ !  امّا پس از چند روز انگشت شمار، کسی که به پیامبر (ص) نسبت هذيان و ياوه‏گويى داد، گفت: «به خدا سوگند، خانه را با اهلش آتش مى‏زنم! »



اين ماجرا در منابع فراوانى از اهل سنت آمده كه در پیام های بعد، فقط به چند نمونه آن اشاره خواهد شد.


کانال تلگرام

@lahze_be_lahze