بر شیعه کنون وقت سرور و طرب است / جام طرب از غدیرخم لب به لب است شادی خود اظهار نما با صلوات / گر شیعه ای و شاد نباشی عجب است .

آسوده زهرچه بوده ام من امروز / غمها ز دلم زدوده ام من امروز درعید غدیر خم به ذکر صلوات / ابواب جنان گشوده ام من امروز

برداشت خدا پرده ز اسرار نهفت / بردست نبی گل ولایت بشکفت شد نورٌ علی نور به ذکر صلوات / چون منزلت علی پیمبر می گفت

ای دل ز ولایت علی شادی کن / احساس غرور و فخر و آزادی کن با دسته گلی پر از درود و صلوات / از روز غدیر و شادی اش یادی کن

سرشار سرور و شادی بسیاریم / سرمست ولای حیدر کرّاریم صد حمد که با ذکر شریف صلوات / بر حبل ولایتش تمسّک داریم

بیعت شیشه ‏اى و آهن پیمان شکنى‏ داد از بیعت آبستن پیمان شکنى ! پس از آن بیعت پر شور على تنها ماند و وصایاى نبى در دل صحرا جا ماند